سفرنامه رز خانمی به مشهد مقدس

سفرنامه رز خانمی به مشهد مقدس

سلام به همه دوستای خوبم ، ما رفتیم و برگشتیم دو رکعت نماز حاجت به نیت دوستای خوب نی نی پیجم خوندم ،مقابل ایوان طلا ، داخل حرم همش به یادتون بودم ، فقط رز خانمی یه کمی اذیتم کرد البته دخترم حق هم داشت چون اصلا به شلوغی عادت نداره ، وقتی سوار قطار شدیم بعد از نیم ساعت شروع کرد به گریه ، و ما سعی می کردیم تا با ابزارهای دلخواهش از جمله تبلت و گوشی سرگرمش کنیم بنده خدا بابا ابراهیم تا لپ تاب هم براش آورده بود در این بین گوشی من هم دچار ضربه مغزی شد تا اینکه من به زور خوابوندمش، بعد هم که به حرم رفنیم اینقدر گریه کرد که من نتونستم حتی نماز عصر بخونم روز اول رو فقط دو ساعت رفتیم بعد من و رز خانمی هتل بودیم چون همه می گفتن بمون از شلوغی می ترسه خلاصه اون روز رو موندم و البته همش دنبالش بودم چون میخواست بدو بدو کنه که چنان می خورد زمین که نگو، به همین خاطرم من حتی نمی تونستم یه عکس ازش بگیرم این عکس هم بعد از یک ساعت گریه گرفتیم ، خیلی جالب بود لباسهای گرمش از جمله کلاهشو خیلی دوست داشت و وقتی می خواستم درشون بیارم گریه میکرد ،فردای اون روز بردمش حرم و صحن ها رو دوست داشت ولی هوا سرد بود چون یک دست بود و مانع نداشت همش در حال بدو بدو بود ،گلم اینقدر این ور اون ور رفت که خسته شد و خوابید ، زیر زمین رو هم دوست داشت چون به نسبت خلوت تر بود و متاسفانه من دیر متوجه شدم، چون بابا ابراهیمم حالش خوب نبود خانمی همش پیش خودم بود با هم رفتیم مقابل ایوان طلا و از آقا بابت این هدیه بی نظیر و شیطون تشکر کردم ، قربونت برم که هر کی شما رو می دید جذبت میشد از خادم های آقا تا زائراشون ،خیلی خوب بود فقط به علت اینکه هوای مشهد سرد بود بابا ابراهیم ، خاله مونس و یه کمی خودم و البته رز خانمی سرما خوردیم ، و الانم که سه روزه اومدیم دوبار رز خانمی رو دکتر بردم ، دکتر میگه همزمان با سرما خوردگی 3 تا دندون داره در می آره دو شب پیش تا صبح تب و درد داشت دیشبم تب نداشت ولی همش دستش توی دهنش بود و ناله و گریه آب ریزش بینی، امیدوارم زودتر خوب بشی خوشگل من بووووسسسسس
البته این چیزهایی که گفتم مقداری از سختی های سفر بود ولی حرمش صحن هاش رواق هاش تا کبوتر های نازش و از همه مهمتر انرژی مثبتی که دریافت می کردیم به همراه فرشته کوچولویی که همراه داشتیم بی نظیر بود امیدوارم دوباره بطلبه ..........
تاریخ : 22 مهر 1392 - 19:11 | توسط : مامان رز | بازدید : 2575 | موضوع : فتو بلاگ | 101 نظر

"یا جوادالائمه ادرکنی" پای باب الجواد می خوانم

"یا جوادالائمه ادرکنی" پای باب الجواد می خوانم

در راه رسیدن به تو دل از نفس افتاد
آهویِ فراری شده از پنجه ی صیاد
گفتی که بگیر از دل دریای جوادم
برخیز بیا قرعه به اقبال تو افتاد
اینجایِ حرم مختص شاهنشهی اوست
در بند کسی باش که از غم کند آزاد
می بخشد از آنجا که جواد است، از اینجا-
راضی بروی دستِ پُر اما نبر از یاد
لطف پسرم را که پس از چله نشینی
با نیم نگاهی بدهد درد تو بر باد
با عرض ادب، جز کَرمت هیچ ندارم
محتاج تو، مدیون توام، دست مریزاد!
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم
تاریخ : 14 مهر 1392 - 18:07 | توسط : مامان رز | بازدید : 2627 | موضوع : فتو بلاگ | 57 نظر

مژده : خبر های جدید از دلیل نفس کشیدمون رز بانو

مژده : خبر های جدید از دلیل نفس کشیدمون رز بانو

سلام دختر گلم سلام به شما و همه دوستای خوبت یه مدتی به علت مشکل بزرگی که در محیط کارم برام پیش اومده نتونستم به وب شما و دوستات بیام بعدا سر یه فرصت مناسب تعریف میکنم ،البته یه کوچولو به نی نی ها سر می زدم ولی نمی تونستم کامنت بذارم و اما خبر های داغ داغ از دلبندم
بالاخره دندون ششم چهارشنبه 92/7/9 بیرون زد و ما از جوانه زدنش بسیار مسرور شدیم در حالیکه بچه های دیگه دوازدهمین دندون را دارند هیچ اشکالی نداره ما همچنان منتظر بقیه دندون های عزیز و خوشگل هستیم و از همه اینها که بگذریم باید بهتون بگم که علی رغم پیگیریهامون از بنیاد شرقی برای قطار بلیط گیرمون نیومد ولی امام رضا (ع) یه هفته ما رو زودتر دعوت کرد یعنی همین سه شنبه، مطمئن باشید نائب الزیاره تک تک شما عزیزان و نی نی های گلتون هستم امیدوارم به زودی زود همه تون به پابوس آقا بریدو البته این هم به خاطر وجود نازنین دختر گلم بود عزیز نازنیم وجودت برای من و بابایی سراسر برکته به خاطر بودنت اول از خدا و بعد از شما سپاسگزارم قربون صورت ماهت بشم بوسسسسسسسسسسسسس
دارم به این فکر میکنم که بازهم با بابا ابراهیم جون البته این دفعه به همراه هدیه مون گل ناز خانم بریم مقابل ایوان طلا ، آخه خیلی وقته مشهد نرفتیم سال 90 بود که رفتیم و در مقابل ایوان طلا التماس دعاهای همه رو یادآور شدیم و قربون بزرگیش که همه مواردی رو که نوشته بودیم تا فراموش نکنیم ،تا حدی آقا هم برای خودمون که سوپرایز شدیم هم برای دوستامون عنایت کرد و ازشون سپاسگزارم .باید بریم و نذرهایی که برای سلامتی گل ناز خانم کرده بودیم رو با عنایت خودش ادا کنیم خدایا شکرت ؛
خیلی دوست دارم یه عکس مشترک از رز بانو با نی نی پیجی های اهل مشهد داشته باشم امیدوارم بشه
تاریخ : 13 مهر 1392 - 19:59 | توسط : مامان رز | بازدید : 2289 | موضوع : فتو بلاگ | 36 نظر

رز :دوستای خوبم من ده تا دوستون دارم

توضیحات عکس از زبان دختر گلم رز بانو :

روز تعطیل بود ،در این عکس ترکیبی، اول سلام میکنم به همه دوستام و بابا و مامان های گلشون و دارم دست تکون می دم، بعد به همه تون میگم که دهههههههههه تا دوستون دارم بعد از مبلمون می یام پائین با آهنگ عمو پورنگ برقصم ،بعد که کمی رقصیدم خسته شدم می رم سوار ماشینم میشم و می خوام کتاب های دو زبانه ام رو کمی نگاه و دوباره سعی کنم که پاره شون کنم دوستای خوبم این کتاب ها خیلی محکم هستند پاره کردن اونها برام پروژه ای شده اگه وقت کردید بیائید باهم پاره شون کنیم ممنون میشم

و ادامه ماجرا مامانیم رفته بود سر کمد لباسهام این لباسهایی که می بینید پوشیدم به گفته مامانی اسفند پارسال کیپ تر بوده و الان که 7 ماه گذشته نه تنها کوچک نشده بلکه کمی هم گشاد شده و باز هم حرص خوردن مامانی و به دنبال اون شربت اشتها ووووووووووووو

راستی دوست جونا اگه امام رضا (ع) بطلبه من هم می خوام برای عید قربان برم مشهد البته مامان و بابام دارن می گردن فعلا بلیط قطار نیست برامون دعا کنین چون مامانیم خیلی دوست داره بریمو سه شنبه یکی می خواد خبر بده، زاستشو بخواین من فکر میکنم به همین زودی ها بریم چون که من به دوستم امام رضا (ع) تبلدش کادو دادم اون هم می خواد جبران کنه میدونم...... در ضمن برم امام رضا (ع) می خوام سراغ دوستای اهل مشهدم هم برم دوستون دارم


تاریخ : 06 مهر 1392 - 22:34 | توسط : مامان رز | بازدید : 2778 | موضوع : وبلاگ | 46 نظر

خیلی دوست دارم قند نباتم

سلام ای عزیزتر از جانم ، دختر قشنگم ، تک رز زیبای من الهی فدات قربون چشات ناز اون نگات بمیرم برات

نمونه دردونه تک دونه ناز دونه .............

دیروز وقتی از سرکار برگشتم توی مسیر یک کوچه ای که بین خونه ما و آنا جون هست داشتم مثل همیشه قربون صدقه ات می رفتم و ازت می پرسیدم مامان رو چند تا دوست داری و خودم می گفتم دو، دو بار تکرار کردم و ازت می پرسیدم ضعیف می گفتی دو، بعد گفتم اصلا بگو ده از این کلمه خوشت اومده بود و اینقدر شیرین و تند و تند میگفتی ده که من داشتم می مردم ، صبح که می خواستیم بیاییم بیرون پیش بابا گفتم مامان رو چند تا دوست داری گفتی ده گفتم بابا رو گفتی ده ، مامان جون یک کمی با مامان هماهنگ باش بابا دو مامان ده، باشه به خاطر این همه توجه ای که به بابا داری حداقل بذار یکبارم بابا حسودی کنه خلاصه خانم گلم نگفتی دو که نگفتی فقط هی تکرار می کردی ده ده قربونت برمممممممممممم

دیشب وقتی میخواستیم بریم به بابا شب بخیر بگیم تازه بازیت گرفته بود من هم خسته و منتظر اینکه شما بخوابی اما مثل معمول همیشه شروع کرده بودی بازی اصلا هم توجه نمی کردی که می گفتم بیا بریم لالا کنیم عسلم !!!!!!


تاریخ : 03 مهر 1392 - 21:27 | توسط : مامان رز | بازدید : 3230 | موضوع : وبلاگ | 39 نظر

رز : این هم کادو من به دوستای عزیزم : تبلدتون مبارک باشه هورا

مامان رز بانو : فرشته های کوچولو تولدتون مبارک باشه ان شاالله تولد 120 سالگیتون ، تاخیر این کادو هم به خاطر مشکلی بود که وب هستی جون پیدا کرده بود امیدوارم خوشتون بیاد بوسسسسسسسسسس


تاریخ : 03 مهر 1392 - 19:38 | توسط : مامان رز | بازدید : 1548 | موضوع : وبلاگ | 13 نظر

اگه گفتید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نام قسمتی است که یه عالمه نی نی با کمک مامان باباهاشون برای اول بودن و یا نهایتا 12 نفر اول بودن تلاش دوستانه  میکنن 

اگه گفتین ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


تاریخ : 01 مهر 1392 - 22:26 | توسط : مامان رز | بازدید : 1369 | موضوع : وبلاگ | 26 نظر