عزیزتر از جانم ،ای دختر زیبایم ،ای یگانه الماس درخشانم، ای نبض زندگیم، ای قشنگ ترین اتفاق ، ای رویای جاودانه ، ای مفهوم بخش حیات ، ای خنکای نسیم بهاری، ای با طراوت ترین گل و هزاران واژه که برای وصف تو کم است پس یک کلام ای گل رز آبی من می خواهم به کلام و با فریاد بگویم عاشقانه دوستت دارم،گاهی عمیقا می خواهم یک ماهی باشم چون که حافظه اش هشت ثانیه است امروز شدیدا ناراحتم برای تو، ای حلاوت زندگی ای عشق من رز همه بهانه از توست امروز ساعت 4.30 قراره با بابایی بریم اعکس رنگی از مثانه بگیریم از همین الان گریه ام گرفته اصلا طاقت دیدن اشکهاتو ندارم با هر فریاد و اشک از جانب تو من به مرز نابودی و نیستی نزدیک میشوم دختر خوبم بهم حق بده برایم سخت است هر چقدر اطرافیان از من می خواهند قوی باشم چون فقط برای سلامتی توست ولی آیا می شود ؟ محال است یگانه دختر شیرین من ، از خداوند خاضعانه خواسته ام هر چیزی که برای تو مقدر کرده اعم از بیماری با روی باز به من بدهد با کمال میل پذیرایش خواهم بود و هر گونه شادمانی و خوشی همگی ارزانی یک نگاه تو، جواب عکس و اسکن و آزمایش ها رو شنبه برای دکتر می بریم ان شاالله که رفلاکس مثانه نداشته باشی. توکل به خدا
می خوام به چیزهای خوب فکر کنم هر چند نمی تونم ،به خاطر بیمارستان بستری بودنت مامانی مرخصی هاش منفی شده پس تا مهر باید صبر کنیم تا ان شاالله بریم امام رضا ( ع) .
دوستای گلم برای سلامتی دخترم و همه بچه ها پنج تا صلوات بفرستید .اللهم صل علی محمد و ال محمد
