مژده : خبر های جدید از دلیل نفس کشیدمون رز بانو

مژده : خبر های جدید از دلیل نفس کشیدمون رز بانو

سلام دختر گلم سلام به شما و همه دوستای خوبت یه مدتی به علت مشکل بزرگی که در محیط کارم برام پیش اومده نتونستم به وب شما و دوستات بیام بعدا سر یه فرصت مناسب تعریف میکنم ،البته یه کوچولو به نی نی ها سر می زدم ولی نمی تونستم کامنت بذارم و اما خبر های داغ داغ از دلبندم
بالاخره دندون ششم چهارشنبه 92/7/9 بیرون زد و ما از جوانه زدنش بسیار مسرور شدیم در حالیکه بچه های دیگه دوازدهمین دندون را دارند هیچ اشکالی نداره ما همچنان منتظر بقیه دندون های عزیز و خوشگل هستیم و از همه اینها که بگذریم باید بهتون بگم که علی رغم پیگیریهامون از بنیاد شرقی برای قطار بلیط گیرمون نیومد ولی امام رضا (ع) یه هفته ما رو زودتر دعوت کرد یعنی همین سه شنبه، مطمئن باشید نائب الزیاره تک تک شما عزیزان و نی نی های گلتون هستم امیدوارم به زودی زود همه تون به پابوس آقا بریدو البته این هم به خاطر وجود نازنین دختر گلم بود عزیز نازنیم وجودت برای من و بابایی سراسر برکته به خاطر بودنت اول از خدا و بعد از شما سپاسگزارم قربون صورت ماهت بشم بوسسسسسسسسسسسسس
دارم به این فکر میکنم که بازهم با بابا ابراهیم جون البته این دفعه به همراه هدیه مون گل ناز خانم بریم مقابل ایوان طلا ، آخه خیلی وقته مشهد نرفتیم سال 90 بود که رفتیم و در مقابل ایوان طلا التماس دعاهای همه رو یادآور شدیم و قربون بزرگیش که همه مواردی رو که نوشته بودیم تا فراموش نکنیم ،تا حدی آقا هم برای خودمون که سوپرایز شدیم هم برای دوستامون عنایت کرد و ازشون سپاسگزارم .باید بریم و نذرهایی که برای سلامتی گل ناز خانم کرده بودیم رو با عنایت خودش ادا کنیم خدایا شکرت ؛
خیلی دوست دارم یه عکس مشترک از رز بانو با نی نی پیجی های اهل مشهد داشته باشم امیدوارم بشه
تاریخ : 13 مهر 1392 - 19:59 | توسط : مامان رز | بازدید : 2301 | موضوع : فتو بلاگ | 36 نظر

رز :دوستای خوبم من ده تا دوستون دارم

توضیحات عکس از زبان دختر گلم رز بانو :

روز تعطیل بود ،در این عکس ترکیبی، اول سلام میکنم به همه دوستام و بابا و مامان های گلشون و دارم دست تکون می دم، بعد به همه تون میگم که دهههههههههه تا دوستون دارم بعد از مبلمون می یام پائین با آهنگ عمو پورنگ برقصم ،بعد که کمی رقصیدم خسته شدم می رم سوار ماشینم میشم و می خوام کتاب های دو زبانه ام رو کمی نگاه و دوباره سعی کنم که پاره شون کنم دوستای خوبم این کتاب ها خیلی محکم هستند پاره کردن اونها برام پروژه ای شده اگه وقت کردید بیائید باهم پاره شون کنیم ممنون میشم

و ادامه ماجرا مامانیم رفته بود سر کمد لباسهام این لباسهایی که می بینید پوشیدم به گفته مامانی اسفند پارسال کیپ تر بوده و الان که 7 ماه گذشته نه تنها کوچک نشده بلکه کمی هم گشاد شده و باز هم حرص خوردن مامانی و به دنبال اون شربت اشتها ووووووووووووو

راستی دوست جونا اگه امام رضا (ع) بطلبه من هم می خوام برای عید قربان برم مشهد البته مامان و بابام دارن می گردن فعلا بلیط قطار نیست برامون دعا کنین چون مامانیم خیلی دوست داره بریمو سه شنبه یکی می خواد خبر بده، زاستشو بخواین من فکر میکنم به همین زودی ها بریم چون که من به دوستم امام رضا (ع) تبلدش کادو دادم اون هم می خواد جبران کنه میدونم...... در ضمن برم امام رضا (ع) می خوام سراغ دوستای اهل مشهدم هم برم دوستون دارم


تاریخ : 06 مهر 1392 - 22:34 | توسط : مامان رز | بازدید : 2789 | موضوع : وبلاگ | 46 نظر

خیلی دوست دارم قند نباتم

سلام ای عزیزتر از جانم ، دختر قشنگم ، تک رز زیبای من الهی فدات قربون چشات ناز اون نگات بمیرم برات

نمونه دردونه تک دونه ناز دونه .............

دیروز وقتی از سرکار برگشتم توی مسیر یک کوچه ای که بین خونه ما و آنا جون هست داشتم مثل همیشه قربون صدقه ات می رفتم و ازت می پرسیدم مامان رو چند تا دوست داری و خودم می گفتم دو، دو بار تکرار کردم و ازت می پرسیدم ضعیف می گفتی دو، بعد گفتم اصلا بگو ده از این کلمه خوشت اومده بود و اینقدر شیرین و تند و تند میگفتی ده که من داشتم می مردم ، صبح که می خواستیم بیاییم بیرون پیش بابا گفتم مامان رو چند تا دوست داری گفتی ده گفتم بابا رو گفتی ده ، مامان جون یک کمی با مامان هماهنگ باش بابا دو مامان ده، باشه به خاطر این همه توجه ای که به بابا داری حداقل بذار یکبارم بابا حسودی کنه خلاصه خانم گلم نگفتی دو که نگفتی فقط هی تکرار می کردی ده ده قربونت برمممممممممممم

دیشب وقتی میخواستیم بریم به بابا شب بخیر بگیم تازه بازیت گرفته بود من هم خسته و منتظر اینکه شما بخوابی اما مثل معمول همیشه شروع کرده بودی بازی اصلا هم توجه نمی کردی که می گفتم بیا بریم لالا کنیم عسلم !!!!!!


تاریخ : 03 مهر 1392 - 21:27 | توسط : مامان رز | بازدید : 3247 | موضوع : وبلاگ | 39 نظر

رز : این هم کادو من به دوستای عزیزم : تبلدتون مبارک باشه هورا

مامان رز بانو : فرشته های کوچولو تولدتون مبارک باشه ان شاالله تولد 120 سالگیتون ، تاخیر این کادو هم به خاطر مشکلی بود که وب هستی جون پیدا کرده بود امیدوارم خوشتون بیاد بوسسسسسسسسسس


تاریخ : 03 مهر 1392 - 19:38 | توسط : مامان رز | بازدید : 1564 | موضوع : وبلاگ | 13 نظر

اگه گفتید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نام قسمتی است که یه عالمه نی نی با کمک مامان باباهاشون برای اول بودن و یا نهایتا 12 نفر اول بودن تلاش دوستانه  میکنن 

اگه گفتین ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


تاریخ : 01 مهر 1392 - 22:26 | توسط : مامان رز | بازدید : 1388 | موضوع : وبلاگ | 26 نظر

شیطنت های خانم گل من

سلام عزیزم دم و بازدمم الهی قربونت برم مامانی اینقدر قربون صدقه ات می رم که فکر کنم که برات تکراری شده چون دیگه عکس العمل نشون نمیدی ، وقتی حتی برات می نویسم دلم برات قد سوراخ جوراب مورچه میشه

میخوام از شیطنت هات بگم یک هفته پیش بعد از یک حموم دلچسب وقتی من آشپزخانه بودم و بابایی فیلم میدید شما به اتاق ما رفته بودین و طبق معمول با کشوها مشغول، ولی یکدفعه تعادلت رو از دست دادی و به شدت گوشه چشم چپت خورد کنار عسلی اتاق، بمیرم برات بادیدن کبودی دور چشمت و برآمده شدنش اینقدر گریه کردم کههههههههه نگو دو روز پیش وقتی توی اتاقت بودیم وقتی بابایی اومد اتاقت انقدر ذوق کردی که لپت راستت خورد گوشه تختت و یه کمی کبود شد وباز هم من و دیشبم وقتی داشتی راه می رفتی بینی ات خورد به دسته مبل و یه کم کبود شد و باز هم من و الهی بلا گردونت بشم مراقب خودت باش نکته جالب انگیزش این بود که این دفعه بعد از خوردن به دسته مبل برگشتی و با دستت مبل رو زدی جونم و هی ات ات میگفتی فدات شم از وقتی که از بیمارستان اومدیم بیشتر سعی میکنم که هیچ چیزی توی دهانت نذاری وقتی که بهت تذکر میدم نگاهتو از من می گیری و یه طرف دیگه رو نگاه می کنی و همین که من رفتم دوباره شروع میکنی وقتی تذکر میدم وقتی من نیستم آشپزخونه نرو اول صبر میکنی بعد سرعتت رو بیشتر میکنی و دو تا پله رو میری داخل آشپزخونه ، روز دوشنبه وقتی رفتیم دکتر موقع برگشت یه کاری کردی که خستگی تمام روزم از بین رفت گفتم مامانی رو بغل کن با دو تا دست کوچولوت چنان بغلم کردی و صورت خوشگلت رو به صورتم چسبوندی که داشتم بیهوش میشدم امیدوارم هر چه سریعتر خوب بشی گل زیبای زندگی ما خیلی دوست دارم

وقتی می خوای بری در در باید دست بدی با یک دستت اول دست می دی بعد دوباره میگی دست یعنی احیانا اون یکی دست مون جا نمونه خلاصه باید با هر دو دست دست بدی

جمله ای که همیشه مامان برات تکرار میکنه اینه که روزی که من فدای تو بشم دیگه آرزویی ندارم عزیزم بوسسسسسسس


تاریخ : 30 شهریور 1392 - 23:00 | توسط : مامان رز | بازدید : 2054 | موضوع : وبلاگ | 41 نظر

حرف دل

سلام دختر خوبم ، خوبی نازکم، امیدوارم همیشه خوب باشی و هیچ وقت مریض نشی عزیزم الهی مامان فدات بشه دو روزی میشه که دچار اسهال شدی نمی دونم راز اینکه اینقدر مریض میشی چیه ؟دندون درآوردنه نمی دونم ؟؟؟؟؟الان شکر خدا بهتر شدی ولی الان مامانی حال نداره امروز دقیقا از ساعت 9 صبح می خواستم بیام ولی متاسفانه این نی نی پیج قفل بود و باز نمی شد بالاخره با برنامه های مختلف بالاخره با زور ساعت 14.30 اومدم

دیشب با بابایی داشتیم خاطرات گذشته رو مرور می کردیم و بابایی می گفت ارادت خاصی به امام رضا و خواهر بزرگوارش داره این داستان برمی گرده به گذشته ها یعنی از سال 86 که عقد کردیم با هم قرار گذاشتیم تا وقتی که شرایط زندگی برای ورود شما کاملا محیا نشه از شما برای قدم گذاشتن بر روی چشمهامون دعوت نکنیم ، اوایل آبان ماه سال 90 یه سفر رفتیم پابوس امام رضا(ع) ، وقتی که روبه روی ایوان طلا با هم ایستاده بودیم بابایی از امام رضا (ع) یه دختر خواست چون عاشق دختر بود و هست ولی من گفتم سر فرصت مناسب یه بچه مهم اینه که فقط سالم باشه جنسیت اصلا مهم نیست بهمون بده ولی بابایی اصرار به دختر داشت در حرم هم همش سوره مائده میخوند بهرحال تصمیم داشتیم بعد از برگشت و یه چکاب بچه دار بشیم ولی غافل از اینکه امام رضا(ع) دعامونو اجابت کرده بود و مسافر کوچولوی نازمون یعنی شما قبل از این سفر همراهمون شده بودی الهی فدات بشم و این گونه هدیه مون رو یعنی شما رو از امام رضا(ع) گرفتیم.

رز خانم هر چقدر هم من مریض باشم اهمیتی نداره فقط از خدا می خوام که شما همیشه شاد و سلامت و سرحال باشی داریم به آخر هفته نزدیک میشیم و شکار لحظه های رز خانم ، جونم به قربونت

بابایی دیشب میگه خیلی جالبه من رو از خواهرش حضرت معصومه (ع) و شما رو از امام رضا (ع) گرفته خیلی جالب انگیزه نه..... مسافر خوش قدم من ، همزمان با ورود شما به زندگیمون خیلی اتفاق های خوبی برامون افتاد که وقتی این اتفاقات رو دیدیم می گفتیم باید زودتر از شما دعوت می کردیم تا تشریف بیارین

خوشگلم به علت ناخوشی نمی تونم ادامه بدم قول میدم پست های بعدی رو پربارتر کنم و از شیطونیهایی که میکنی به همراه عکس جبران کنم ببخشید عشقم ،عاشقانه برای عشقم گل رز خانم بوسسسس


تاریخ : 27 شهریور 1392 - 23:02 | توسط : مامان رز | بازدید : 1494 | موضوع : وبلاگ | 25 نظر

رز : این هم کادو من به دوستم آقا امام رضا (ع) جون در روز تبلدش بوسسسسسسس

رز : این هم کادو من به دوستم آقا امام رضا (ع) جون در روز تبلدش بوسسسسسسس

زائری بارانی ام آقا به دادم می رسی؟
بی پناهم ، خسته ام ، تنها به دادم می رسی؟
گر چه آهو نیستم اما پر از دلتنگی ام
ضامن چشمان آهوها به دادم می رسی؟
از کبوترها که میپرسم نشانم میدهند
گنبد و گلدسته هایت را به دادم می رسی؟
من دخیل التماس را به چشمت بسته ام
هشتمین دردانه زهرا به دادم می رسی.
میلاد هشتمین امام،هفتمین قبله و دهمین کشتی نجات آقا امام رضا (ع) مبارک باد
این کادوی ناقابل از طرف من و دخترم رز تقدیم شما باد امیدوارم پذیرا باشی و ما را هم بطلبی.التماس دعا
تاریخ : 26 شهریور 1392 - 18:45 | توسط : مامان رز | بازدید : 2493 | موضوع : فتو بلاگ | 25 نظر

دنیای من این شکلیه چطوره؟

دنیای من این شکلیه چطوره؟

این شکل دنیای منه که دارم به خاطرش زندگی می کنم و خیلی خیلی خیلی ............................... دوسش دارم بوس
به خواست مامان پانیا جون قبل از شام احتمالی امشب یا فردا
تاریخ : 21 شهریور 1392 - 00:13 | توسط : مامان رز | بازدید : 1870 | موضوع : فتو بلاگ | 38 نظر