عاشقتم همه چیز چیز مامان و بابا

دوستای گلم سلام ، من همین جا اعلام میکنم که تسلیم هستم با توجه به تهدیدهایی که از جانب برخی از نی نی ها شدم با وجودی که عکس جدید نداشتم ولی به آرشیو مراجعه و یکی دوتا از اون یه کوچولو قدیمی ها می زارم تا شنبه ،چون آخر هفته می خوام برم شکار لحظه ها و خیلی چیزهایی که بعدا براتون میگم .

سلام رز قشنگم خوبی مامانی ؟ مامان فدای تو بشه که یه کوچولو سرما خوردی یعنی آبریزش داری دیشب با بابایی بردیمت یه دکتر دیگه تا بدتر نشی و پنج شنبه ببرمت دکتر خودت ، راستی مامان باباها دیشب جوجه رنگیم رو بردیم دکتر ولی انگار حال دکتر خوب نبود به دخترم شربت اکسپکتورانت داد تا حالا نه دیده بودم نه شنیده بودم به بچه کوچولو این شربت رو بدن ولی در اینترنتتم سرچ کردم نوشته بود برای بچه زیر دوسال منع مصرف داره نظر شما چیه ؟اشتهاشم هنوز خوب نشده دیشب به دکتر گفتم سیپروهپتادین داد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ نمی دونم بهت بدم ندم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

در این عکس رز خانمی چهار ماه و نیمه است و عکس دوم یک سالگی عمرمه

یه خاطره جالب از هفت ماهگی رز خانمی : زمانی که بابایی می اومد اول من شما رو می خوابوندم بعد با بابایی میرفتیم شام میخوردیم برای اینکه زودتر شام بخوریم بابایی سفره شام را داخل پذیرایی آماده کرد و برق ها خاموش و یه نور ضعیف شب خواب بود تا شما بخوابی ، در همین اثنا بود که من خوابم برد ، بابایی هم بنده خدا کنار سفره خوابیده بود ، یهو من بیدار شدم دیدم یه صدایی می یاد ، بعد دنبال شما گشتم دیدم نیستی ،یکباره نبودن شما و اون صدا باعث شد بابایی رو صدا کنم البته با تن صدای بالا ، که چراغ ها رو روشن کردیم دیدیم بله وروجک خانم ما کنار سفره با اون نور ضعیف داره با سرو صدا خیار شور میخوره اون وقت بود دیگه شما بلعیده شدی ، البته شانس آورده بودیم پارچ دوغ رو نریخته بودی

در حال حاضر دختر کوچولوی من عادت کرد که هر شب من و بابایی محکم و همزمان دو طرف صورتش رو بوسه بارون میکنیم ، دو شب پیش بابایی خسته بود تا بابایی اومد شما رفتی دراز کشیدی و به ما اشاره کردی که ............. بوووسسسس

ملکه زیبایم رز : آمدی و با آمدنت زندگی عاشقانه میشود ، شبها با حضورت پر ستاره میشود ، می باری و همه جا تازه میشود ، می تابی و دلم بیشتر عاشقت می شود، با تو بودن تکراری نمیشود و که تو باشی دنیا از آن من میشود

قربان وجودت که وجودم ز وجودت شده موجود ببببببببببوووووووووووووووووسسسسسسس


تاریخ : 13 آذر 1392 - 17:42 | توسط : مامان رز | بازدید : 2248 | موضوع : وبلاگ | 37 نظر

ارتباط برقرار کردن رز خانم با کوچولوهای دیگر

ارتباط برقرار کردن رز خانم با کوچولوهای دیگر

قابل توجه اهالی خوب نی نی پیج ، حتما بخوانید:
فقط با چند دستور ساده ، ضریب هوشی (IQ) کودک خود را 22 درجه افزایش دهید و یا مواظب باشید ضریب هوشی کودک شما 22 درجه کاهش پیدا نکند . شما فقط تا سن 2 سالگی کودک فرصت این کار را دارید، بنابراین هر روز از دو سال اول زندگی، یک روز طلایی برای کودک شما محسوب می شود . در این دوره وظیفه سنگینی بر دوش پدر و مادر می باشد که علاوه بر تأثیر بر ضریب هوشی کودک، سلامتی جسمی و روحی او را هم در همین دو سال شکل دهندر اساس تحقیقات جدیدی که صورت گرفته، ضریب هوشی کودک از زمان بارداری مادر تا سن 2 یا حداکثر 3 سالگی شکل می گیرد و در این میان تغذیه صحیح مادر قبل از بارداری و در طی آن، تغذیه کودک با شیر مادر و تغذیه صحیح کودک تا سن دو سالگی به ترتیب زیر در ضریب هوشی او مؤثر می باشد:
1-کمبود آهن 9 درجه ضریب هوشی را کاهش می دهد.
2- محرومیت از شیر مادر 8 درجه ضریب هوشی را کاهش می دهد.
3- تولد با وزن کم 5 درجه ضریب هوشی را کاهش می دهد.
همه موارد بالا تلفیقی است از تغذیه صحیح مادر و کودک . اگر مادر در دوران بارداری تغذیه کافی و مناسبی نداشته باشد، منجر به تولد کودک با وزن کم خواهد شد.
ضریب هوشی کودک از زمان بارداری مادر تا سن 2 یا حداکثر 3 سالگی شکل می گیرد.
در جهان 2 میلیارد نفر از کمبود آهن رنج می برند. پس لازم است مادران قبل از حاملگی و نیز حین حاملگی با انجام آزمایش لازم از میزان آهن خود مطلع باشند و در صورت نیاز قبل از حاملگی، فقر آهن خود را درمان نمایند.
در قدم بعدی باید توجه شود که کودک با شروع تغذیه تکمیلی ، آهن کمکی دریافت کنند و چون معمولاً شربت ها و قطره های آهن موجود کمی بد مزه می باشند، مادران به شربت های تجارتی مختلفی روی می آورند، ولی غافل از این که هیچکدام از این شربت های خوشمزه معمولاً نیاز کودکشان را تأمین نمی کند. به نمونه های زیر توجه فرمایید:
نیاز روزانه کودک 400 واحد ویتامین D و 1500 واحد ویتامینA و 10 میلی گرم آهن می باشد. در صورتی که :
1- شربت سانستول که به صورت فراوان استفاده می شود، فقط 100واحد ویتامین D و 1500 واحد ویتامین A داشته و هیچ گونه آهن قابل جذبی ندارد. پس واضح است که به هیچ عنوان نیاز فرزند شما را تأمین نمی کند، ولی شما می توانید با اضافه کردن 300 واحد ویتامین Dو 10 میلی گرم آهن به آن از این شربت به عنوان یک داروی با مزه خوب استفاده نمایید.
2- شربت فرو گلوبولین :که معمولاً به جای آهن استفاده می شود. در5 سی سی از این شربت، فقط 5 میلی گرم آهن آن هم از نوع نامعلوم (قابل جذب یا غیر قابل جذب) وجود دارد .
3- قطره MIM : فقط 200واحد ویتامین D داشته و 1000واحد ویتامین A(بیشتر از نیاز ) و فقط 2 میلی گرم آهن دارد (نیاز کودک 10 میلی گرم می باشد
و بقیه موارد که گفته نمی شود. ولی قابل ذکر است که بنده از اساتید خود که سابقه بیش از 50 سال طبابت دارند به عرض می رسانم که تا به حال هیچ دارویی ساخته نشده که هم خوشمزه باشد و هم نیازهای کودک را تأمین کند. پس مادران عزیز سعی کنند با هر ترفندی که شده قطره آهن یا شربت آهن کودک را (حتی شده به زور) به کودک بخورانند و توجه کنند که کاهش یا افزایش 9 درجه ضریب هوشی می تواند زندگی کودک شما را متحول کند.
تغذیه صحیح مادر قبل از بارداری و در طی آن، تغذیه کودک با شیر مادر و تغذیه صحیح کودک تا سن دو سالگی در ضریب هوشی او مؤثر می باشند.
دادن شیر مادر هم همانطور که دیدید 8 درجه در ضریب هوشی مؤثر می باشد. مادران باید مواظب باشند به آسانی و به دلایل عجیب و غریب کودک خود را از شیر مادر و 8 درجه ضریب هوشی بی بهره نگذارند .
حتی دیده شده نوزادانی که شیر خشک می خورند، در صورتی که شیر خشک را از دست مادر خود بخورند، ضریب هوشی بهتری نسبت به کودکانی دارند که شیرشان را از دست افراد دیگری خورده اند .
حال دسته بندی افراد را بر اساس ضریب هوشی آنها برایتان می گویم:
ضریب هوشی زیر 75 ، معمولاً افراد کودن یا عقب مانده
ضریب هوشی بین 75 تا 90 ، افراد کند آموز
ضریب هوشی بین 90 تا 110 ، افراد معمولی
ضریب هوشی بین 110 تا 125 ،افراد باهوش
ضریب هوشی بین 125 تا 135 ،افراد تیزهوش و
ضریب هوشی بالای 135 هم افراد نابغه می باشند.
حالا محاسبه کنید که 22 درجه ضریب هوشی مذکور در بالا، چطور می تواند یک فرد معمولی را تبدیل به یک فرد تیز هوش کند.
تاریخ : 05 آذر 1392 - 19:42 | توسط : مامان رز | بازدید : 4534 | موضوع : فتو بلاگ | 56 نظر

دوستای خوبم کمک؟؟؟؟؟؟

سلام به همه شما عزیزان ، دختر گلی من از روز چهارشنبه اعتصاب غذا کرده و فقط شیر میخوره علی رغم اینکه بهش شربت اشتهای باریج میدهم ، هر چیزی هم براش می یارم نمیخوره نمیدونم چیکار کنم مغزم کلی هنگ کرده نمیدونم از دندان هاشه آخه لثه های پائینش خیلی متورم شده کسی میتونه کمکم کنه خیلی ناراحتم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟

با تشکر از شما عزیزان که با درخواست ها و پیغام هایتان به خصوص مینا خانم و سایر دوستان ما را شرمنده کردید، متاسفانه عکس واضح ندارم....

آخه خودتون بگید من ذهنم درگیر حواشی کارم هست ، شدیدا درگیر بی اشتهایی رز خانم هست چطوری این وروجک رو مهار کنم تا عکس بگیرم این هم یه نمونه اش ...........

غنچه رز آبی رنگم،برای همیشه و بی نهایت دوستت دارم

به وسعت قلب کوچکم به یادتم ، شاید کم باشد اما قلب هرکس زندگی اوست.


تاریخ : 02 آذر 1392 - 21:36 | توسط : مامان رز | بازدید : 2094 | موضوع : وبلاگ | 38 نظر

محرم 1392 و رز خانم عشق و نفس مامان

سلام دختر عزیزتر از جانم امروز قصد دارم برات از حال و هوای این دو سالی که در ماه محرم هستی بنویسم از حسی که دارم ، از اینکه این دوسال با سالهای دیگه خیلی فرق داشت ، پارسال ماه محرم شما چهار ماهه بودی وقتی صدای دسته های عزاداری از بیرون رو میشنیدم دستهام رو روی گوشهات می گذاشتم تا مبادا از صدای طبل بترسی و اذیت بشی به خاطر شما جایی نرفتم و دربست در خدمتت بودم و دلم بیشتر از سالهای قبل می سوخت چون همش به یاد شش ماهه آقا عبداالله الحسین ع بودم، امسال که شما بزرگتر شدی یاد و خاطره آقا علی اصغر ع و خانم رغیه ع رو بیشتر در ذهن داشتم وقتی میدیدم اینطوری باباییت رو دوست داری و همش سراغ بابا رو میگیری ، وقتی در دسته های عزاداری از صدای دسته و طبل زدن ها مثل یه گنجشک کوچولو خودت رو جمع کرده بودی و هزار و یک دلیل که باعث میشد من و بابایی با دیدن این چیزها بیشتر از قبل تحت تاثیر قرار بگیریم و بدونیم و بفهمیم که این شهدای روز عاشورا چه مقام والا و بزرگی داشتند تا حدی که نه به تصویر مییاد نه به کلام .

کدوم یکی از ما می تونه برای لحظه ای خودش رو جای یکی از 72 شهید کربلا بزاره ؟؟؟؟؟؟؟

خیلی باید از خود گذشته باشی که بتونی از پاره تنت بگذری برای من که محاله ..... امیدوارم امام حسین ع به خاطر این فرشته کوچولوهای پاکمون قدرت درک این واقعه رو بهمون بده و این توان رو داشته باشیم تا به قول خیلی از دوستان حسینی باشیم و حسینی باقی بمونیم.

این عکسها تقدیم به خاله مهشید گل ( مامان پانیا جون ) که از من عکس رز خانم رو میخواستند

رز : دوستای خوبم دقت کردین من گل رزم کلاهم گل رز داره سرویس خواب اتاقم هم گل رزیه.تازه وبم پر از یه عالمه گل رزه . به قول خاله مینا جون ( مامان ساراجون ) گل رز گل تر از هر گلی.

اینجا من تازه از خواب پاشده بودم و می خواستم قیمه نذری تناول کنم که باز هم .......... می تونی بگیر

علی اصغر امام حسین ع نگه دارت باشد عزیز دلم ، امیدوارم همیشه سالم و سلامت باشی .

هر چی تو زندگی من و بابایی داریم فدای یه ناز نگات عزیزجونم بببووووسس


تاریخ : 27 آبان 1392 - 20:21 | توسط : مامان رز | بازدید : 2363 | موضوع : وبلاگ | 39 نظر

زندگی جون عمرنفس زیبایی عشق .....= رز بانو

شعری کوتاهی که همیشه برات می خونیم : جوجوی منی تو والله     دشمن غمی تو والله

عسل منی تو والله      دشمن غمی تو والله ........

دختر عزیزتر از جانم برایت می نگارم تا بدانی که چقدر دل من در هوای دیدنت بی تاب گردیده ، زندگانی با وجود توست که معنا گرفته ، ترنم طنین صدای زیبایت به ما زندگی بخشیده ، شعف در آهنگ خنده هایت شادی را برایمان به ارمغان آورده ، صوت کوبنده فریادت ما را به خود می آورد که زندگی با تمام زشتی هایش ، موجود مقدس و پاک و زیبا به نام رز برایمان هدیه آورده ، رز یگانه دختر زیبای من که برای وصف این موجود اهورایی واژه ای مناسب نمی یابم تا وصفش کنم فقط این را بگویم که من و پدرت عاشقانه دوستت داریم وهمواره شاکر خداوند بزرگی هستیم که ما را لایق داشتن چنین گلی دید خدایا سپاس اگرباید بود با تو باید بود وگرنه زندگی مرگیست تدریجی ، ای یگانه پادشاه و فاتح قلبم

و چقدر زندگانی در کنارت زیباست وقتی در کنارم هستی چنان در وجودت غرق میشم که دیگر هیچ غمی اجازه ورود ندارد، زیرا که رز زیبای من همه راهها را مسدود کرده است ، اینها دل نوشته ی مادری است برای دخترش :می نویسم تا اگر روزی نبودم بدانی که خیلی دوستت داشتم و دارم و خواهم داشت .

قربون اون مژه های بلند و بینی خوش فرمت بشم من بوووسسس

در عکس بالا رز خانمی حسابی خوابیده و تازه از خواب بلند شده بود و ملیکا جون ( دختر خاله رز بانو ) این عکس رو گرفته ، که همین جا می خواهیم ازش تشکر کنیم ممنونیم البته این عکس در شب گرفته شده و نور کافی نبوده

خاله های مهربون نی نی پیجی این هم عکس های درخواستیتون

دختر خوشگلم عاشق کلاه و شال گردنشه فدات بشم مادر هر چند بابایی هستی .....


تاریخ : 20 آبان 1392 - 21:30 | توسط : مامان رز | بازدید : 2856 | موضوع : وبلاگ | 43 نظر

مژده : دندون هفتم و هشتم جوانه زدند

سلام به دختر عزیزتر از جانم و همه دوستای گلت

مامانی یه معذرت خواهی بهت بدهکارم چون در این روزها کم حوصله شدم ، راستش رو بخواهی گل مامان عکس جدید نداشتم از عکس های دوهفته پیشت به خاطر درخواست دوست ها و بابا و مامان های گلشون گذاشتم ، قول میدم این مشکل حل بشه تند تند عکست رو بذارم و اما اخبار رز بانو: دندان ششم یعنی نیش بالا در تاریخ 92/7/20 دراومد و در تاریخ 92/8/8 متوجه شدم که دو تا دندون های آسیای بالا جوانه زدند مبارکت باشه خوشگلم شیرین تر از عسلم ، امیدوارم بقیه دندون هاتم به راحتی دربیاری

این عکس هات هم که در حال دالی بازی هستی مثل همیشه و البته کنجکاوی قند نباتم

کارهایی که یاد گرفتی : اول از رقصیدنت بگم که قبلا خودت رو ثابت تکون میدادی در حال حاضر خیلی سرسنگین بدون اینکه حتی به ما نگاه کنی حرکت میکنی چون دیدی وقتی ما می رقصیم حرکت می کنیم و عینا تکرار میکنی ، دوست داری غذا هات و حتی نوشیدنی هاتم خودت بخوری ، کمک کردن رو دوست داری البته در فکر خودت چون کلا کار تخلیه کشوها رو به نحو احسنت انجام میدی ، سه شنبه های لایتر رو برداشته بودی و درش رو باز کرده بودی و روی صورتت کشیده بودی و برات بگم که...... راستی مامان جون پنجشنبه که من وبابا کلاس زبان داشتیم شما اومدی کلاس زبان مامان ، 10 دقیقه اول خوب بودی روی صندلی نشسته بودی بعد با دیدن گوشی استاد از صندلی اومدی پائین برای گرفتن گوشی..... وقتی استاد گفت که چقدر نازی و بوست کرد یه کوچولو سرت رو تکون دادی و زبون درآوردی به امید گرفتن گوشی،الهی قربونت برم من اصلا غریبی نمیکنی ، از کارهایی که حسابی حسادت میکنم دائما بابا گفتن جنابعالیه وقتی با من هم بازی میکنی زمزمه بابا داری شبها موقع خواب حتما بابات باید کنارت باشه وقتی به بابا زنگ میزنم با دیدن عکس بابا گوشی رو از من میگیری و پشت به من میری اون سر اتاق تا با هم صحبت کنید خلاصه این ور قضیه بی انصافی میکنی ولی چیکار کنم که عاشقتم گل مامان ، شما سالم باش من همچنان با حسادت کردن هستم در خدمتتون

دایره لغاتت تا جایی که حضور ذهن دارم: آنا ، بابا ، ماما، دادا ، نون ، دوغ ، عم = عمه مح = محمد عزی=عزیز آچ= آش سیر = شیر هوب = خوب آجا = آجی ب = بله و از همه مهمتر وقتی یه چیزی میخوای هی تکرار میکنی آنا آنا و البته نه هم در فرهنگ لغات شما پارادوکس داره به معنی بله میباشد

فعلا همین دختر خوبم عشقم نفسم خیلی خیلی خیلی تا بی نهایت هستی دوووووسسستتت دارم

در این روزها خدا رو شکر میکنم که هستی چون با بودنت از همه دنیا فارغ میشم و در تو غرق میشم ممنونم به خاطر بودنت و از خداوند مهربان به خاطر تو نازنینم سپاسگزارم ، جونم به فدای یه نگاه تو بببووووسسسسسس


تاریخ : 12 آبان 1392 - 18:52 | توسط : مامان رز | بازدید : 2945 | موضوع : وبلاگ | 63 نظر

این هم خرگوش کوچولوی نازمون پشت ماشین بابا در حال دالی بازی

این هم خرگوش کوچولوی نازمون پشت ماشین بابا در حال دالی بازی

سلام به دختر گلم و دوست ها و مامان بابای گلشون
این روزها راستشو بخوای زیاد حوصله ندارم در حال حل کردن مشکل پیش اومده در شرکت هستم امیدوارم هر چه زودتر حل بشه به همین خاطر ذهنم خیلی درگیره البته تند تند به جوجوهای دوست داشتنی دیگه سر میزنم ولی مامان شرمنده شما هستم ان شاالله زود زود وبتو به روزتر میکنم آخه خانمی من نمیشه ازت عکسم گرفت از 40 تا عکس شش تا بد نیست ولی به هرحال سعی میکنم پشتکارم رو در مورد خونه مجازیت بیشتر کنم با توجه به درخواست های خاله مهربون، و تهدید های خاله فرزانه و نمایش خشونت نازنین جون سریعا تصمیم گرفتم عکس جدید بذارم
مامانی وقتی یه چیزی می خوای حتی از من اینقدر ناز و تند تند میگی آنا آنا الهی قربون آنا گفتنت برم من ، اینقدر آنا جونو دوست داری که من و بابایی یواش یواش داریم حسودی میکنیم ، مثل یه جوجه کوچولو همش دنبال آنا جون هستی وقتی با آنا جون میریم بیرون ، اگه احیانا از ما جدا بشه کلی گریه می کنی و آنا آنا میگی، دو شب پیش اینقدر خوشمزه بابایی میگفتی و بابا هم که دیگه نگو درحال قربون صدقه رفتنت بود ، یواشکی گفتم یدونه هم مامان بگو ولی شما اصلااااااا باباییی و فقط بابایی میگفتی
ناز من به من میگه ادا مخفف زهرا فدات بشم من، بابایی گفتن کجا ادا گفتن کجا، باشه عیبی نداره دختر خوشگل بابا
دوست من ، دخترم امروز آخرین روز استفاده آنتی بیوتیک هاشه امیدوارم دیگه هیچ وقت مریض نشی این سرما خوردگی لعنتی خیلی بد بود عزیز دردونه ام سه بار دکتر رفته ولی بازهم صد در صد خوب نشده ان شاالله هر چی مریضی و درده بیاد سراغ من و شما عزیز دردونه نمونه تک دونه ام سالم باشی ،هم شما هم دوستای گل نی نی پیجت آمیییین بووووسسسسسس جونم
تاریخ : 04 آبان 1392 - 19:33 | توسط : مامان رز | بازدید : 3404 | موضوع : فتو بلاگ | 49 نظر

سفرنامه رز خانمی به مشهد مقدس

سفرنامه رز خانمی به مشهد مقدس

سلام به همه دوستای خوبم ، ما رفتیم و برگشتیم دو رکعت نماز حاجت به نیت دوستای خوب نی نی پیجم خوندم ،مقابل ایوان طلا ، داخل حرم همش به یادتون بودم ، فقط رز خانمی یه کمی اذیتم کرد البته دخترم حق هم داشت چون اصلا به شلوغی عادت نداره ، وقتی سوار قطار شدیم بعد از نیم ساعت شروع کرد به گریه ، و ما سعی می کردیم تا با ابزارهای دلخواهش از جمله تبلت و گوشی سرگرمش کنیم بنده خدا بابا ابراهیم تا لپ تاب هم براش آورده بود در این بین گوشی من هم دچار ضربه مغزی شد تا اینکه من به زور خوابوندمش، بعد هم که به حرم رفنیم اینقدر گریه کرد که من نتونستم حتی نماز عصر بخونم روز اول رو فقط دو ساعت رفتیم بعد من و رز خانمی هتل بودیم چون همه می گفتن بمون از شلوغی می ترسه خلاصه اون روز رو موندم و البته همش دنبالش بودم چون میخواست بدو بدو کنه که چنان می خورد زمین که نگو، به همین خاطرم من حتی نمی تونستم یه عکس ازش بگیرم این عکس هم بعد از یک ساعت گریه گرفتیم ، خیلی جالب بود لباسهای گرمش از جمله کلاهشو خیلی دوست داشت و وقتی می خواستم درشون بیارم گریه میکرد ،فردای اون روز بردمش حرم و صحن ها رو دوست داشت ولی هوا سرد بود چون یک دست بود و مانع نداشت همش در حال بدو بدو بود ،گلم اینقدر این ور اون ور رفت که خسته شد و خوابید ، زیر زمین رو هم دوست داشت چون به نسبت خلوت تر بود و متاسفانه من دیر متوجه شدم، چون بابا ابراهیمم حالش خوب نبود خانمی همش پیش خودم بود با هم رفتیم مقابل ایوان طلا و از آقا بابت این هدیه بی نظیر و شیطون تشکر کردم ، قربونت برم که هر کی شما رو می دید جذبت میشد از خادم های آقا تا زائراشون ،خیلی خوب بود فقط به علت اینکه هوای مشهد سرد بود بابا ابراهیم ، خاله مونس و یه کمی خودم و البته رز خانمی سرما خوردیم ، و الانم که سه روزه اومدیم دوبار رز خانمی رو دکتر بردم ، دکتر میگه همزمان با سرما خوردگی 3 تا دندون داره در می آره دو شب پیش تا صبح تب و درد داشت دیشبم تب نداشت ولی همش دستش توی دهنش بود و ناله و گریه آب ریزش بینی، امیدوارم زودتر خوب بشی خوشگل من بووووسسسسس
البته این چیزهایی که گفتم مقداری از سختی های سفر بود ولی حرمش صحن هاش رواق هاش تا کبوتر های نازش و از همه مهمتر انرژی مثبتی که دریافت می کردیم به همراه فرشته کوچولویی که همراه داشتیم بی نظیر بود امیدوارم دوباره بطلبه ..........
تاریخ : 22 مهر 1392 - 19:11 | توسط : مامان رز | بازدید : 2592 | موضوع : فتو بلاگ | 101 نظر

"یا جوادالائمه ادرکنی" پای باب الجواد می خوانم

"یا جوادالائمه ادرکنی" پای باب الجواد می خوانم

در راه رسیدن به تو دل از نفس افتاد
آهویِ فراری شده از پنجه ی صیاد
گفتی که بگیر از دل دریای جوادم
برخیز بیا قرعه به اقبال تو افتاد
اینجایِ حرم مختص شاهنشهی اوست
در بند کسی باش که از غم کند آزاد
می بخشد از آنجا که جواد است، از اینجا-
راضی بروی دستِ پُر اما نبر از یاد
لطف پسرم را که پس از چله نشینی
با نیم نگاهی بدهد درد تو بر باد
با عرض ادب، جز کَرمت هیچ ندارم
محتاج تو، مدیون توام، دست مریزاد!
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم
تاریخ : 14 مهر 1392 - 18:07 | توسط : مامان رز | بازدید : 2645 | موضوع : فتو بلاگ | 57 نظر